برلین از دیوار تا اتحاد

بعد از پایان دومین منازعۀ خون ­بار جهانی، دیوار برلین به نماد دوران جنگ سرد و مانعی فیزیکی و ایدئولوژیک بین شرق و غرب تبدیل شد؛ حصاری خاکستری و برآمده از سیم­ های­ خاردار و بتن. در این نوشتار به ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیدایش تا سقوط عجیب ­ترین، وسیع ­ترین و منفورترین دیوار تاریخ می­ پردازیم و در آستانه بیست و نهمین سالگرد اتحاد آلمان به اختصار تحولات این کشور را بررسی می­ کنیم. بی شک پرداختن به همه ابعاد و مسایل مربوط به  ایجاد تا فروپاشی دیوار برلین از حوصله این بحث خارج است.

* سال­های خاکستری

آلمان اشغال شدۀ پس از جنگ جهانی دوم، به چهار منطقه تقسیم و قدرت­های سیاسی آن زمان یعنی ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی، فرانسه و انگلستان اداره کشور را به دست گرفتند.

تفکر تقسیم آلمان از یک سو و افزایش خصومت میان کمونیسم و دموکراسی شرق و غرب از سوی دیگر موجب شد دوئل سیاسی میان دولت­ های اشغالگر اوج بگیرد و تصمیماتی فوری برای اداره قلب اروپای دهه۶۰ اتخاذ شود. سرانجام اتحاد جماهیر شوروی با وجود تمام مخالف­ت ها و مقاومت­ ها سکان اداره بخش شرقی را به دست گرفت و در ماه اوت سال ۱۹۶۱، در اقدامی غیرمنتظره ولی از پیش برنامه ­ریزی شده دو سمت دروازه براندنبورگ را مسدود کرد. به این ترتیب نخستین گام­ برای ساخت منفورترین حصار تاریخ برداشته شد.

دیوار جهنمی برلین عمری ۲۸ ساله و طولی برابر با ۱۵۵ کیلومتر داشت و با معماری خاصی از قطعات عظیم بتنی و برج­های مرتفع نگهبانی تشکیل شده بود. سربازان همیشه بیدار و تا بن دندان مسلح، میادین مین، مسلسل­ های خودکار، انواع موانع فیزیکی و سگ­های نگهبان بخش کوچکی از قدرت تدافعی دیوار بشمار می­رفتند؛ مردم به آن «نوار مرگ» می­ گفتند زیرا در تمام این سال­ها ۲۰۰ نفر حین فرار جان خود را از دست داده بودند. البته فراوان بودند افرادی که این دژ مسلح را حقیر شمردند و با عبور از آن زندگی و آزادی در غرب آلمان را تجربه کردند؛ در مجموع ۵هزار نفر با نقض قوانین بسیار سخت و امنیتی دولت شرقی از پشت حصار خاکستری گریختند.

آثار اجتماعی شکل­ گیری دیوار از نخستین روزهای پیدایش آن به اشکال مختلفی در زندگی روزمره شهروندان دوسوی آلمان ظاهر شد. آنهایی که در بخش شرقی و غربی شغل یا خانواده ­داشتند یک شبه همه را از دست دادند و در برزخی طولانی، عجیب و دردناک فرو رفتند. آمارهای گوناگون نشان می­ دهد از زمان جدایی دو آلمان بیش از ۲/۵ میلیون نفر خانواده­، دوستان یا نزدیکان خود را از دست دادند و حدود ۶۰هزار شغل به کلی نابود شدند. این اثرات فوری و روزمره اتفاق می­افتاد و در شرق آلمان به واسطه دامنۀ خاص فعالیت­ های کمونیسم ابعاد بیشتری داشت. دولت حزبی شرق برای به دست گرفتن اوضاع و جلوگیری از مخالفت­ ها بلافاصله سرویس پلیس مخفی اشتازی را تاسیس و زندان­ هایی برای مجازات فراریان از دیوار بنا کرده بود؛ قوانین مهاجرت دشوار شدند و سرانجام قانون اساسی دولت دموکراتیک با نگرش­ هایی چون حقوق برابر و کار اجباری برای همه تصویب شد.

جمهوری فدرال آلمان سازوکار بهتری داشت و مردم در شرایط متفاوتی نسبت به شرق زندگی می­ کردند. جامعه به سمت سرمایه ­داری پیش­ رفت و رشد سریع صنعت و تجارت زمینه را برای آغاز «معجزه اقتصادی» فراهم کرد. شهروندان آلمان فدرال، باوجود کار سخت و پیوسته زندگی خوب و درآمد بالایی داشتند و می­ توانستند لوازم جدید برای منزل و اسباب بازی برای فرزندانشان بخرند و تعطیلات آخر هفته را در سفر باشند، در مقابل برای همسایگان آن سوی دیوار، همه آنها رویا بود.

سرانجام فشارهای سیاسی جامعه بین ­الملل، افول بلوک شرق، افزایش مشکلات معیشتی و اوج­گیری اعتراضات عمومی در دوسوی آلمان زمینه را برای خاموش کردن آتش جنگ سرد مهیا کرد؛ انتظار تاریخی، نهم نوامبر سال ۱۹۸۹ پس از انتشار پیام یک مقام دولت آلمان شرقی که اعلام کرد: «ایست‌های بازرسی از همین لحظه گشوده شده است» به سرآمد.

* آزادی از کمونیسم

پس از فروپاشی دیوار برلین و انقضای توافقنامه صلح «پوتسدام» بازگشایی مرز تحمیلی دو آلمان ابعاد وسیع­تری به خود گرفت. چند ماه قبل از آن تصمیم تاریخی دولت مجارستان در دهم سپتامبر ۱۹۸۹ پرده آهنین را کنار زد تا سیل پناه­جویان بخش شرقی از طریق این کشور به اتریش وارد شوند؛ طی این اقدام ۱۳هزار نفر موفق به فرار شدند. در سوم اکتبر همان سال دولت دموکراتیک محدودیت­هایی را برای سفر به چکسلواکی وضع کرد ولی بیش از یکماه دوام نیاورد.

سقوط دیوار، تضعیف شدید کشورهای کمونیستی استالین را در پی داشت. خیابان­های شهرهای آلمان به ویژه لایپزیگ و درسدن صحنه تظاهرات گسترده مردم برای وضع قانون اساسی جدید و الحاق رسمی دو آلمان شد.

پیش از فروپاشی دیوار برلین، رهبران دولت کمونیستی اعلام کردند، این کشور به «تغییراتی در حد متوسط و نه یک انقلاب بزرگ» نیازمند است، مردم با دیدگاه آنان مخالف بودند و عقیده داشتند دوره فشارها و محدودیت­های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به سر آمده است. تحلیل­گران معتقدند این واکنش­ها به همراه شکل­ گیری اولین نشانه ­های تضعیف در اتحاد جماهیر شوروی زمینه­ ساز سقوط دیوار برلین و تشکیل آلمان متحد شد.

مدتی بعد مردم سایر کشورهای زیر سلطه اتحاد شرق به ستوه آمدند و خواستار استقلال و آزادی از کمونیسم شدند؛ لهستان، مجارستان و چکسلواکی در صدر این فهرست قرار داشتند و با اضمحلال شوروی آنها نیز حیات سیاسی تازه‌ای را آغاز کردند.

* آلمان متحد و تحولات جهانی

اتحاد دو آلمان چشم­ انداز واقع بینانه­ ای در اروپا و جهان ایجاد کرد. به عبارت دیگر حاکمیت آلمان تحت قوانین بین­المللی موجب شد این کشور سریع­تر از تمام پیش ­بینی­ ها متحد شود و نقش ­های سیاسی جدیدی را ایفا کند.

جایگاه و تاثیر دیپلماسی آلمان در دهه اول بعد از اتحاد بسیار برجسته بود تا جایی که برای اولین بار در بهار سال ۱۹۹۹ و پس از تصمیم دولت فدرال به ریاست «گرهاردشرودر»، حمله هوایی نیروهای این کشور در پاسخ به نقص حقوق بشر از جانب نیروهای یوگسلاوی در کوزوو صورت گرفت.

سال ۲۰۰۱ و بعد حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، شرودر همبستگی خود را با مردم و دولت ایالات متحده اعلام و در تعامل با نیروهای مشترک ناتو در ماموریت نظامی علیه رژیم طالبان شرکت کرد. بیش از ۱۳۵هزار سرباز آلمانی در قالب ماموریت کمک و همکاری آیساف از زمستان ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ در خاک افغانستان حضور داشتند.

جمهوری فدرال آلمان سال ۲۰۰۲ در تحولات پیدایش پول واحد اروپا «یورو» نقش فعالانه­ ای ایفا کرد و نقطه عطف مهمی در این پروژه بود. به علاوه اینکه در پیوستن ۱۰ کشور اروپای شرقی یعنی قبرس، جمهوری چک، استونی، مجارستان، لتونی، لیتوانی، مالت، لهستان، اسلواکی و اسلوونی به اتحادیه اروپا بسیار تاثیرگذار بود.

در سال­های اخیر نیز اهمیت همکاری و مشارکت­ های بین­ المللی آلمان در تحولات جهانی و منطقه­ ای بیش از گذشته پررنگ و بدیع است. حل بحران اقتصادی اروپا، حمایت از دموکراسی در جهان عرب، تلاش برای مبارزه با تروریسم در عراق، همکاری با شورای امنیت در نقش ناظر برای پایان دادن به درگیری­ های اوکراین، مشارکت دیپلماتیک با گروه ۱+۵ در حل و فصل پرونده هسته ایران و در نهایت کمک به نیم میلیون پناهجوی ناشی از جنگ مواردی هستند که نباید آنها را ساده انگاشت یا فراموش کرد.

 

© نویسنده: محمدجواد نعمتی

5 سال پیش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *