این روزها کشور ژاپن زیر سایه موج پنجم همهگیری کرونا میزبان مهمترین و تاریخیترین رویداد ورزشی جهان یعنی المپیک ۲۰۲۱ است.
سال گذشته به پیشنهاد این کشور و توصیه سازمان جهانی بهداشت بازیهای المپیک ۲۰۲۰ به سبب پاندمی کرونا برگزار نشد و مقرر گردید یکسال بعد یعنی در چنین روزهایی این بازیها دنبال شود. ژاپن که از پیشامد کرونا متحمل آسیبهای هنگفت اقتصادی و اجتماعی شد تغییرات اساسی در روند بازیهای المپیک ایجاد کرد و اکنون رقابتهای این رویداد بینالمللی با حداقل جمعیت و تشریفات در حال برگزاری است.
آنچه میخواهم در این نوشتار به عرض شما خوانندگان محترم برسانم کمیت و کیفیت میزبانی ژاپن نیست بلکه مدیریت خوب آنها در شرایط مختلف از جمله بازیهای المپیک است.
اگر میزبانی رقابتهای المپیک ۲۰۲۱ را یک اتفاق مهم و ماندگار در تاریخ این کشور فرض کنیم باید یقین داشته باشیم ساده به دست نیامده است بلکه حاصل فراز و فرودهای بسیار و عبور از مسیرهای سخت و ناهموار است. برای درک بهتر این موضوع باید به ژاپن از دریچه سالهای پس از جنگ جهانی دوم و فاجعه غیرانسانی بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی نگاهی بیندازیم. یعنی زمانی که این کشور در روزهای ششم و نهم اوت ۱۹۴۵ به دستور «هری ترومن» رئیس جمهور وقت آمریکا با دو بمب اتمی و طی دو عملیات جداگانه بمباران شد. در این رخداد ۲۲۰ هزار انسان بیگناه جان باختند و زمینهای کشاورزی، کارخانهها و تاسیسات شهری نابود شدند.
قدرت بمبهای هستهای آمریکا و انفجار ناشی از آنها به حدی بود که بخش بزرگی از شهرهای هیروشیما و ناگاساکی را به تلی از آوار تبدیل کرد و اثرات مخرب رادیو اکتیوی را برای سالها در آن مناطق باقی گذاشت.
به راستی اگر چنین انفجارهای مهیبی در کشوری غیر از ژاپن اتفاق میافتاد واکنش ملتها، دولتها و به طور کلی جامعه جهانی چه بود؟ چقدر زمان و هزینه باید صرف میشد تا جریان عادی زندگی دوباره برقرار شود؟
ژاپن ثابت کرد تمایلی به دست روی دست گذاشتن ندارد پس با خودباوری، تلاش و اتکا به نیروی مردم موفق شد از لابهلای ویرانههای اتمی حیات دوبارهای بسازد. کمی بعد نگاه این کشور به برنامههای اجرایی و سیاست خارجی نیز تغییر کرد، آنها با اصلاحات اساسی به ویژه در نظام اقتصادی دوباره روییدن را آغاز کردند و مسیر پیش روی خود را با اولویت دادن به سرمایههای دانش محور هموار ساختند. مردم ژاپن در این دوران سخت و پر فراز و فرود دوشادوش یکدیگر گام برداشتند و چرخهای زندگی و سازندگی را قویتر از همیشه به حرکت درآورند.
ژاپن دیروز با درس گرفتن از شکستهای گذشته به یک پیروزی بزرگ و ابدی دست یافت؛ اتفاقی که اعضای گروه متفقین هرگز تصورش را نمیکردند. پیشرفتهای جزیره آن قدر سریع و شگفتانگیز بود که در چشم بر هم زدنی جهان را به تسخیر درآورد و به فعل خواستن، توانستن است معنای تازهای بخشید.
امروز روحیه ژاپنیها همچنان بالا و امیدوارانه است و به وضوح میتوان آن را در تمامی عرصهها به ویژه مدیریت اجرایی و تلاش مضاعف برای سازندگی و بقای کشور مشاهده کرد. بدون تردید کتاب خاطرات «سوئی چیرو هوندا» موسس کمپانی هوندا سند روشنی برای اثبات این ادعا است که توصیه میکنم علاقهمندان آن را مطالعه کنند؛ اگر هم خواندهاید بار دیگر بخوانید زیرا سرشار از نکتهها و پندهای آموزنده و مبتنی بر حقایق ملموس است.
کتاب «فنون آتشنشانی و مدیریت بحران در ژاپن» نیز از منظر دیگری به این موضوع میپردازد. این کتاب گزارش مفصل و مستندی از بازدید و حضور جمعی از مدیران وقت آتشنشانی تهران در دوره آموزشی آژانس همکاریهای بینالمللی ژاپن «JICA» ارائه میدهد. محتوای کتاب به طور کامل با فنون و مهارتهای مدیریت بحران در حوزه آتش نشانی و بلایای طبیعی مرتبط است و خیلی صریح فرهنگ بالای سازمانی، مدیریت سیستمی، کار داوطلبانه و تطابق اجتماعی را با نکات آموزنده و کاربردی بیان میکند، به طوری که اگر متخصصان سایر حوزهها نیز به آن رجوع کنند باز هم از اثرات فراوان آن بهرهمند میشوند.
بیشک تمام هنر ژاپن داشتن تکنولوژیهای پیشرفته، کالاهای الکترونیکی مرغوب، خودروهای بادوام و نظایر آن نیست بلکه هنر واقعی این مردمان اهمیت دادن به سرمایههای انسانی و اجتماعی و اولویت بخشیدن به سه اصل مهم یعنی «فرهنگ سازمانی»، «کار گروهی» و «مدیریت بحران» است.
تمام نظامهای متعالی جهان به ویژه در حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به فراخور شرایط و نیاز خود از تکنیکها و تاکتیکهای مدیریت ژاپنیها الگو گرفته و میگیرند و تاکنون از این رهآورد به موفقیتهای بیشماری دست یافتهاند.
امروز جامعه ایران اعم از دولت و مردم بیش از هر زمانی به الگو پذیری از مدیریت ژاپنی نیازمندند. در سالهای پیش از انقلاب و ۴۳ سال پس از آن فرصتسوزیهای بسیاری به عللی از جمله سوءمدیریت، ناکارآمدی سیستمی، به حاشیه رانده شدن مردم و عدم اعتماد در واگذاری نقشهای موثر به آنان اتفاق افتاد. مصادیق امروزیتر آن نیز افزایش ناامیدی در جامعه، کاهش سن امید به زندگی، رشد مخاطرات زیست محیطی، کاهش تابآوری در حوادث و بلایای طبیعی و غیرطبیعی، نابسامانیهای اقتصادی و از همه مهمتر کُندی روند واکسیناسیون و نامشخص بودن برنامههای راهبردی کشور به منظور کنترل و مهار ویروس کرونا است.
شکی نیست با دمیدن بر تنور بیتدبیریها و پشت کردن به تجربیات موثر جامعه جهانی و پرهیز از برقراری تعاملات سازنده با کشورها نه تنها گرهای از مشکلات ایران باز نخواهد شد بلکه عبور از بحرانهای پیشرو بسیار دشوار و پرهزینه میشود.
کشور آفتاب تابان، ۷۶ سال است این مسیر سخت را پیموده و از هر نظر به یک الگوی موفق جهانی بدل شده است. حال نوبت ماست که با وجود منابع غنی و ظرفیتهای مولد بسیار، نقاط ضعف امروز و شکستهای گذشته را جبران کنیم تا آیندهی درخشانی را برای کشور عزیزمان رقم بزنیم.
© نویسنده: محمد جواد نعمتی
عکس: Tsunagulocal
سلام خدمت جناب نعمتی عزیز
منم موافقم که مسئولان مملکت باید از ژاپنی ها الگو بگیرند
متاسفانه درهای ایرانو بستن و میخوان بدون هیچ مشارکتی کشور رو اداره کنن
بخدا نمیشه
ممنون از مطلب خوبتون
ممنون بخاطر مطلب خوب و همینطور معرفی کتاب.
برای مرمت این خانه ی از پای بست ویران شده به شدت به ارتقای فرهنگ سازمانی، سیستم های مدیریتی نوین و افزایش شور و شوق افراد در همکاریهای داوطلبانه نیاز داریم؛ چیزیکه تا امروز ازش بی بهره بودیم.
از توجهی که به مطلب مدیریت ژاپنی داشتنی سپاسگزارم. امیدوارم روزی کسانی که دم از مدیریت میزنن الگوهای موفق دنیا به ویژه کشورهای آسیایی و به طور خاص ژاپن رو در ایران پیاده سازی کنند. به کارگیری همین الگوها به کشورهایی مثل هند و تایوان و تایلند و ویتنام و خیلی از کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی کمک کرده تا جایگاه خودشونو در عرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ارتقا دهند. این ها واقعیت هایی هست که در کشور ما نادیده گرفته میشه.
از قلمتان لذت بردم. مدتهاست و سالهاست مفاهیم پیشرفته مدیریت ترجمه و وارد گفتمان مدیریتی ایران شده؛ اما چرا نسبت به توسعه و پیشرفت کشورهای دیگر، عقب تر می افتیم؟ چرا این مفاهیم، دستورالعمل و اجرا نمی شن…
ممنون از نشر این محتوا
با افتخار شما را لینک کردم در پیوندهای دائمی وبگاهم
درود جناب رحیمی عزیز. از پیام پرمهرتان و لطف بی دریغتان بسیار سپاسگزارم.