هنر و فن تاکسیدرمی از جمله موضوعات مهم در حوزه محیط زیست است ولی هنوز خیلی ها شناخت کافی درباره آن ندارند. دکتر هدایت الله تاجبحش از معدود افرادی بود که این دانش را فرا گرفت و سپس به ایران آورد و برای گسترش آن کوشش فراوانی کرد. این چهره نامدار عرصه محیط زیست سال ۱۳۱۹ به دنيا آمد و بعد از گذراندن آموزشهاي عمومي، براي كسب دورههاي عالي در رشته تاكسيدرمي به دانشگاه واشنگتن و موسسه بينالمللي تاكسيدرمي جونز برادرز رفت و آنجا مديريت حيات وحش، ركورد گيري تروفهها، آموزش شكار و تير اندازي را گذراند. وی دانشنامه PHD خود را سال ۱۳۶۶ از دانشگاه مونتری مكزيك در رشته بافت شناسي پوست حيوانات وحشي دريافت كرد.
در كارنامه فعاليتهاي دکتر تاجبخش سوابق و دستاوردهاي ارزشمندي مانند جمع آوري نمونههاي حيات وحش براي موزههاي جانور شناسي، ايجاد اولين مركز تاكسيدرمي و اقليمسازي علمي و هنري در موزه تاريخ طبيعي، تشكيل اولين نمايشگاه بين المللي تروفه ملي و شكار در بوداپست مجارستان، طراحي موزه آثار طبيعي و حيات وحش هفت چنار، تهيه و جمع آوري ۵ هزار گونه از پستانداران داخل و خارج، تهيه ۸ هزار پرنده به صورت تاكسيدرمي براي موزه هاي داخل و خارج، طراحي و ساخت ۱۰ نمايشگاه، راهاندازي بخش تاكسيدرمي در موزه طبيعت و حيات وحش دارآباد و تربيت صدها دانشجو و بسیاری فعالیت های دیگر وجود دارد. دکتر هدایت الله تاجبخش، هفدهم شهریور ۱۴۰۱ در تهران آسمانی شد. روحش شاد و یادش تا ابد جاودان باد.
آنچه در ادامه می خوانید قسمتی هایی از گفت و گوی من با این چهره علمی و زیست محیطی کشورمان است. مشروح این مطلب خرداد ۱۳۹۳ در روزنامه همشهری منتشر شد.
تاکسیدرمی هنری با سابقه چند صدساله
اقوام ما به دليل اينكه در طبيعت بودند و زندگي ايلياتي داشتند حيوانات را به خوبي ميشناختند و گاهي به شكار ميرفتند. از آنجايي كه من قادر به شكار كردن نبودم رفتار آنها را به دقت تماشا ميكردم و هميشه آرزو داشتم با آنها روزي به شكارگاه بروم. به این ترتیب سالهای زيادي گذشت تا با يكي از محققان دانشگاه شيكاگو آشنا شدم و در سال ۱۳۴۱ به اتفاق برادرم كه سه سال از من كوچكتر است به آمريكا رفتم. آنجا با روشهاي نوين تاكسيدرمي آشنا شدم و تصميم گرفتم اين رشته را ادامه دهم.
آن زمان سابقه جهاني رشته تاکسیدرمی بيش از ۱۰۰ سال بود و در اين مدت به شكل رسمي در دانشگاهها تدريس ميشد؛ آثار مختلفي وجود داشت كه ثابت ميكرد در دوره رنسانس مجسمهسازان مشهوري مثل رافائل به طبيعت و حيوانات تاكسيدرمي شده علاقهمند بودند و در كارهاي خود از آنها استفاده ميكردند. من ۷ سال آنجا تحصيل كردم و دورههاي گوناگوني را پشت سرگذاشتم، سپس در سال ۱۳۴۸ به كشور بازگشتم و تصميم گرفتم آموختههاي خود را عملي سازم.
ورود تاکسیدرمی به ایران
اولین تاكسيدرمي ایران از موزه جانورشناسي دانشگاه تهران آغاز شد. اين مسئله به سادگي صورت نگرفت. آن موقع برای این کار از شيوه پركردن پوست استفاده ميشد. من تلاش كردم تاكسيدرمي جديد را با تكيه بر هنر طراحي، عكاسي، قالب گيري، مجسمه سازي، شيمي، زيست شناسي، آناتومي حيوانات و اقليم سازي يا «ديوراما» معرفي كنم. زماني كه فارغ التحصيل شدم ديگر تاكسيدرمي براي من تفريح نبود بلكه يك انگيزه و مهارت علمي محسوب ميشد. بنابراین با همكاري كانون شكار ايران كه بعدها به سازمان حفاظت محيط زيست تغيير يافت روي نمونههاي گوناگوني كار كردم و سپس آنها را به موزهها و مراكز تحقيقاتي سپرديم. در دانشگاه آزاد اسلامي نيز تدريس اين رشته براي مقطع كارشناسي ارشد دانشكده مهندسي محيط زيست را پذيرفتم.
همان طور که گفتم تاكسيدرمي با علوم و فنون مختلفي نظير هنر و زيست شناسي جانوري سر و كار دارد. اگر رفتار پرندگان يا جانوران را خوب نشناسيم در این کار موفق نميشويم. کسی که تاکسیدرمی میکند بايد نسبت به حالتها و حركتهاي جانوران آشنا باشد تا هنگام كار بتواند آنها را بر روي نمونه ای که در اختیار دارید اجرا كنيد. قبل از آن بايد علاقهمند باشد و با انگيزه آموزشها را دنبال كند. خيليها ميخواستند اين رشته را ادامه دهند ولي به مجرد بويي كه حس ميكردند و خوني كه ميديدند آن را رها كردند؛ اما آنهايي كه ماندند اكنون حرفهاي زيادي براي گفتن دارند و نمونههاي متعددي را به موزهها واگذار كردهاند. ساخت يك تاکسیدرمی ايدهآل مانند خطاطي يا نوازندگي به مهارت و استادي بالايي احتياج دارد و ساده به دست نميآيد.
تماشای خرس سفید در قطب
خيليها تاکسیدرمی را می شناسند و به آن علاقهمند هستند اما عدهاي همچنان ساز مخالف ميزنند و معتقدند این تکنیک به زيان محيط زيست بوده و جان حيوانات را تهديد ميكند. به نظرم آنهايي كه مخالف اين كار هستند اگر بدانند تاكسيدرمي چيست نظرشان عوض ميشود. بسياري از حيواناتي كه تاكسيدرمي ميشوند شكار نشدهاند بلكه مرگ آنها طبيعي بوده است و حالا در موزهها نگهداري ميشوند. تصور كنيد اگر دانش تاكسيدرمي وجود نداشت شما مجبور بوديد براي تماشاي خرس سفيد يا بوفالو به قطب یا آفريقا سفر كنيد.
من با شكاركشي مخالف هستم، همينطور با شكار بدون مجوز و صيد بي رويه. سالهاست كه سازمان حفاظت محيط زيست براي بعضي حيوانات حمايت شده پروانه شكار صادر ميكند. خوب چه اشكالي دارد بعد از مصرف گوشت شكار، پوست آن را تاكسيدرمي كنند تا به عنوان خاطره يا سند نگهداری شود. اگر شكار بد بود روزانه ميليونها مرغ و گوسفند يا ماهي براي تامين خوراك انسانها كشته نميشدند. به نظرم شكار رسمي و تاكسيدرمي بد نيست چرا كه اگر بد بود موزههاي مهم جهان از آن استقبال نميكردند.
واکنش نسل جوان به تاکسیدرمی
وقتی جوان ها به موزه طبیعت و حیات وحش دارآباد می آیند و آثار تاکسیدرمی را از نزدیک می بینند به این کار علاقه مند می شوند و سراغ دورههاي آموزشي را ميگيرند. اين مجموعه روزانه صدها بازديدكننده دارد که بيشتر آنها دانشآموزان و دانشجوياني هستند كه با مشاهده نمونهها بر آموختههاي خود ميافزايند. در بين آنها گاهي دانشجويان هنر نيز حضور پيدا كرده و از روي نمونهها طراحي ميكنند یا به قول شما جوان ها اتود می زنند. این نشان از علاقهمندي شهروندان و نسل جوان به گسترش تاكسيدرمي در موزههاي تنوع زیستی دارد.
فراموش نکنید من با عشق و علاقه اين رشته را ادامه دادم زيرا اگر اين دو عامل نبود كار من ثمرهاي نداشت. مطمئن باشيد اگر دوباره متولد ميشدم باز به سراغ جانورشناسي و تاكسيدرمي ميرفتم و با علاقه بيشتري آن را دنبال می کردم.
سمند، نجیب زاده ترکمنی
چند سال قبل يكي از شهروندان اسبي را به قيمت بالايي خريداري كرده بود ولي بر اثر شكستگي پا از بين رفت. اسب را به موزه آوردیم تا قالب پيكره تهیه شود. سپس پوست آن را به كارگاه بردیم و بعد از آماده سازی در دمای پایین نگه داری کردیم تا در اسرع وقت کار بر روی آن را آغاز کنیم.
نام این حیوان نجیب «سمند» است و از نژاد اسب های ترکمن آخال تکه بود. ۹ سال این حیوان در مزرعه پرورش اسب روستای کردان کرج نگه داری می شد. این مکان را لوئیز فیروز که محقق اسبهای خزری بود، اداره می کرد و مدتی از این اسب «سمند» برای تولید نسل استفاده شد. بعد از آسیب دیدگی شرایط به قدری وخیم بود که حیوان دیگر نمی توانست نسلی از خود تولید کنند یا در مسابقه های محلی حاضر شود. در نتیجه با تشخیص دامپزشک و طبق ضوابط خاصی به زندگی او خاتمه دادند.
این اسب ویژگیهای خاصی داشت؛ به عنوان نمونه درشت اندام و بسیار بزرگ بود و از همه مهمتر اینکه نام اولین خودروی ملی ایران را از آن اقتباس کرده بودند. سمند در اصطلاح اسب دوانی به معنی طلایی و درخشان است. از آنجایی که پوستش زرد و براق بود با این نام شناخته شد.
این حیوان در زمان حیات از بهترین نژاد اسب های ترکمنی محسوب می شد و همواره در مسابقات اسب دوانی پیشتاز بود. اگر خوانندگان شما نمونه تاکسیدرمی شده آن را از نزدیک ببینند به خوبی متوجه عضلات قوی و بدن درشت آن می شوند. این ساختار ثابت می کرد که شباهت های زیادی بین این اسب و نژادهای اصیل و سنگین دوره هخامنشی و ساسانیان وجود دارد. سمند حدود ۱۶ سال عمر کرد و اگر خوب نگه داری می شد بین ۲۰ تا ۲۵ سال می توانست به زندگی خود ادامه دهد و بسیار کارا باشد. این اسب در زمان حیات حدود ۴۵۰ کیلوگرم وزن داشت و کل مراحل تاکسیدرمی آن حدود ۶ ماه زمان برد.
دلتنگی براي پرندگان تهران
اين روزها شهر پرهياهو و شلوغ شده است، حال و هواي گذشته را ندارد و دیگر از سكوت و آرامش مثال زدنی آن خبري نيست. من سال ها در کامرانیه زندگی می کردم و هر هفته بيش از ۵۰ كيلوگرم ارزن ميخریدم و براي پرندهها می ریختم؛ آنها حسابي به من عادت کرده بودند و حوالي ظهر به سراغ دانه ها می آمدند. حالا تحمل شلوغي شهر و دیدن خیابان هایی پر از ماشین نه تنها برای پرندگان که برای من هم مشكل شده است؛ متاسفانه اتومبيلها هر روز در خيابان ها مشغول مسابقه دادن هستند. من این وضعیت را نمی پسندم بلکه عادت دارم وقتي در منزل هستم روبه روی طبيعت بنشینم، كارهاي خود را انجام دهم یا اگر رمان خوبی به دستم رسید آن را مطالعه کنم. برای همین تصميم گرفتم براي فاصله گرفتن از اين غوغای شهری به منزل آرامتري بروم هر چند كه دلم براي كامرانيه و پرندههایش تنگ ميشود.
© نویسنده و عکس: محمد جواد نعمتی
این مطلب خرداد ۱۳۹۳ در روزنامه همشهری منتشر شده است. تمامی حقوق برای نویسنده محفوظ است.
روحشون شاد باشه. چقدر حیف ایشونو دیر شناختیم
حیف که این انسان های شریف و دانشمند را یکی بعد از دیگری از دست میدیم. صد افسوس
سلام. دوره دانشجویی ارشد محیط زیست بودم که از طرف دانشگاه اومدیم کارگاه دکتر. چندساعت اونجا بودیم و کلی تکنیک و معلومات عالی از ایشون یاد گرفتیم. اصلاً باورم نمیشه دیگه بینمون نیستن. 😢😢
خیلی مطلب خوب و دلچسبی بود. روحشون شاد باشه که باعث یه حرکت و اتفاق مثبت و مهم تو جامعه بودند.
واااااقعا کار ارزشمندی انجام دادن
اتفاقا افرادی که با علم و تکنیک سراغ اینجور کارا میرن حواسشون به کشتن و شکار بی رویه حیوانات هست و بیخودی حیوانی رو از بین نمیبرند.
ایشون مصداق نام نیک بودند و هستند که تا ابد در تاریخ و روزگار باقی میمونه. روحشون شاد.
درود مینا عزیز. از اینکه مطلب را با ریز بینی و دقت مطالعه کردی بی نهایت سپاسگزارم. با آرزوی بهترین ها
چه انسان بزرگی 😢
روحش شاد 💔💐
روح شون شاد و در آرامش.
مطلب خیلی خوبی بود. ذهنیت منفی ای نسبت به تاکسیدرمی داشتم که خداروشکر تغییر کرد. )پیش تر، شکار و شکارچی خونده بودم ولی کلمه ی “شکار کشی” کلمه جدید و جالبی بود.)
👍
درود مژگان عزیز و سپاس از بذل توجهی که نسبت به این مطلب داشتی. با آرزوی بهترین ها